روزهای بارداری یک مادر بزرگ
برای همه مادران امروز
قبل از پاسخ توجه به چند اصل ضروری است
1. حکمت الهی یا غایتمندی افعال خداوند: بر اساس دلایل متقن ما اعتقاد داریم که افعال الهی غایات و اغراض خاصّی دارد. مقصود از غایتمند بودن فعل خداوند، این است که فعل او، مشتمل بر مصالح و منافعی است که به مخلوقات او باز می گردد. چنین نیست که انجام و ترک آن، به لحاظ منافع آفریدگان او علی السویه باشد. از این رو غایت در افعال الهی، غایت فعل است نه غایت فاعل. زیرا ذات خداوند کامل، مطلق و غنی است و هیچ غایتی برای آن قابل تصور نیست.
پس غایتمند بودن افعال الهی، یعنی خداوند از ارتکاب افعال لغو و بیهوده منزه است و افعال او حکیمانه است.
2. عدل الهی: از آنجا که بهترین معنای عدل، رعایت تناسب هر چیزی در موقیعت و جایگاه مناسب خویش است. عدل الهی عبارت است از آن که خداوند با هر موجودی آن چنان که شایسته او است رفتار کند و او را در موضعی که در خور آن است، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.
3. رابطه حکمت و عدل: حکمت عبارت است از اجتناب فاعل از انجام کارهای زشت و قبیح. این معنا شامل عدل نیز میگردد، زیرا عدالت ورزی کاری شایسته و ظلم عملی قبیح است. بر این اساس می توان، صفت عدل را یکی از شاخه های صفت حکمت به شمار آورد.
4. منشأ آلام و مصایب آدمی: ما در دنیا شاهد وجود درد و رنج انسان ها هستیم و نمی توانیم آن را کتمان کنیم. این درد و رنج از دو حالت خارج نیست:
1- بخشی از آلام و مصایب آدمی، برخاسته از اعمال ناشایست او و نتیجه گناهان و خطاهای او است. انسان با توجه به غایت حکیمانه ای که برای خلقت او وجود دارد، موجودی مختار آفریده شده است گروهی از انسان ها باسوء اختیار خویش، مرتکب خطا میگردند و در نتیجه، به عواقب مرارت بار و تلخ آن گرفتار می شوند.
2- بخشی ازتلخکامیهای انسان ارتباطی به اعمال وی ندارد و کیفر گناهان او نیست. مانند مثالی که شما مطرح ساخته اید که درد و رنج فرزندان پدر و مادر یا خانواده ای که مثلاً مال حرام تهیه کرده اند، معلول اعمال خود آنان نیست. بلکه مرتبط با اعمال دیگران است.
5. عدل الهی و آلام بشری: به نظر می رسد با توجه به آموزه های دینی در باب حکمت و عدل الهی،آلام بشری دو نوع مختص به خود، هیچ منافاتی با عدل الهی و حکمت او ندارد. این عدم تنافی را با دو تقریر می توان ارائه کرد:
یک، روشن است آلامی که معلول کردار خود آدمی است هیچ ارتباطی به خداوند ندارد و بر عکس بر اساس عدل خداوند ـ که هر کس نتیجه اعمال خویش را خواهد گرفت ـ این آلام ثمرة اعمال خود او است. تلخ کامیهایی که ارتباط با اعمال خود شخص ندارد و در اثر عملکرد کس دیگری به وی رسیده است، خداوند بر اساس رحمت و عدل خود به گونه ای این آلام را جبران می کند، یعنی او در دنیا یا در آخرت، نعمتی را به انسان درد کشیده می بخشد که از درد و رنج او بزرگ تر است و از این طریق درد و رنجی را که او متحمل شده است، جبران می کند.
از این رو هر چند فرزند یک شخص حرام خوار، بر اثر فعل زشت پدر خویش دچار مصایبی می شود، ولی خداود متعال بر اساس عدالت خود این درد و رنج را به گونه ای جبران خواهد کرد. البته این جبران هنگامی خواهد بود که فرد مزبور، نتواند به دلایل و عللی اراده خویش را به کار گرفته و مسیر زندگی خویش را تغییر دهد. اما اگر توانا بر استفاده درست از ارادة خود بوده و برایش مقدور است که برنامه زندگی خود را از مسیر پدرش جدا ساخته، راه هدایت را طی کند، در این صورت تداوم آلام و فرو رفتن در آن، معلول اراده خود شخص است.
به بیان دیگر؛ اقتضای حکمت و عدل الهی این است که این فرزند از اراده و اختیاری آزاد برخوردار است و می تواند با حسن استفاده از آن نتایج سوء خوردن مال حرام که به وسیله پدرش صورت پذیرفته رها سازد. به هر روی باید به این نکته توجه کرد که انسان به عنوان یک موجود مسؤول و تلاشگر هم می تواند برای بهترکردن زندگی خود و مبارزه با عوامل طبیعت، نقش داشته باشد و هم مقدور او است که با مبارزه با عوامل سوء اجتماعی و بدکرداری ها و ستمکاری های افراد، انسان ـ ولو پدرخویش ـ آینده درخشانی را برای خویش رقم بزند.
اما در قسمت دوم سؤال؛ مطالب فوق در مورد فرد زنازاده هم قابل بررسی است. اما نکته این که درست است که یکی از سنت های این عالم، اثرگذاری و اثرپذیری موجودات در یکدیگر است، یعنی، علل و عواملی در شکل گیری یک موجود اثر گذاشته و آن موجود از آن علل و عوامل تأثیرمی پذیرد. مثلاً ویژگی های فیزیولوژیک در وضعیت جسمانی یک نوزاد اثر مستقیم دارد چنان که ویژگی های روحی و روانی والدین در جنین تأثیر قابل توجهی دارد. و بنابراین به دلیل وضعیت خاصّ انعقاد نطفه یک جنین از راه غیر مشروع و همچنین روحیه حاکم بر مادر، نسبت به پدید آمدن چنین فرزندی، نوزاد متولد شده از راه گناه، گرایش های قوی تری نسبت به گناه دارد و این به دلیل سنن و قوانین متناسب بر عالم مادی است. اما در عین حال در میان موجودات خاکی، انسان از ساختار و ویژگی خاصّی برخوردار است و آن ترکیب حقیقی از جسم و روح است، و در وجود آدمی قدرتی نهفته شده که می تواند در مقابل علل و عوامل در این دنیا مقاومت کرده وجلوی روند تأثیر گذاری آنها را بگیرد. پس یک فرد زنازاده می تواند با تعمیق آگاهی و انتخاب راه درست و عمل بر طبق آن بر خلاف جریانی حرکت کند که والدین او، برای او به وجود آورده اند. البته مقابله با این جریان طبیعی، مقاومت زیادی می خواهد و سختی های فراوانی را فراروی انسان قرار می دهد ولی خداوند به دلیل همین فشارها، اجر کسی را که بر خلاف روند عمومی خویش به سوی صلاح و اصلاح تغییر داده، دو چندان خواهد کرد.
منابع و مآخذ:
1. آموزش کلام اسلامی، محمد سعیدی مهر، ج1، ص314 و 310، مجموعه آثار شهید مرتضی مطهری، ج2، ص145و 143
2. آموزش کلام اسلامی، ج1، ص326
همان، ص325
نظرات شما عزیزان:
» ۱۰ ترفنـد بـرای جلب محبـت مـادرزن !
» اقلام واغذیه های خطرناک
» عمـده مشـکلات سفـره ایـرانـی
» حنا و فرزند نیکو "
» کاسنی و فرزند پسر
» نکات ضروری جماع
» زبان باز کردن طفل
» دستورات بهداشتی معصومین علیهم السلام در باب کودک
» تقسیم روزی در بامداد
» در حین آمیزش
» عوامل طبیعی و تأثیر آن ها بر روی بدن(حین امیزش)
» مردان چگونه مقدار اسپرم خود را افزايش دهند
» تاثير رابطه جنسي بروي سلامتي
» جکوزی در تضعیف قوای اسپرم موثر است
» درمان انواع بيماريهاي جنسي با گياهان دارويي
» 7 درمان فوری و طبیعی برای سرماخوردگی
» راز های نهفته در شاهنامه فردوسی از طب سنتی
» معجونهاي طبيعي براي درمان معده درد
» مغز و اعصاب در منظر اسلام
Design By : Pichak |